سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

  

بسم الله الرحمن الرحیم   


 وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ 

حجر/47


کینه‌ها را از دل اینها برداشتیم  ...


 مردان الهی کینه در دل راه نمی دهند؛ چرا که می دانند آنجا جای طهارت است .


  قرآن لا یمسه الا المطهرون است ، بهشت هم لا یدخلها الا المطهرون می باشد.

 

 انسانهای الهی  که کینه‌ دلشان را آلوده  نساخته ، برادران یکدیگرند؛ 


در دنیاانما المومنون اخوة بوده اند و در قیامت هم بر سریره ها متقابلین هستند.


 علی سرر متقابلین ، مومنینی که وارد بهشت می‌شوند برسریره ها نشسته اند و

 

روبه روی هم‌اند ... در تمامی حالات رو به روی هم‌اند.


 آنجا محل شهود است نه غیبت...


 در لقاء الله ، در مشهد ،غیبتی  نیست، همه شهود است ؛ 


مرحله جان ،مرحله شهود است و در جنة روحی غیبتی نیست.


  سریره قلب المومن، عرش الرحمان است.


اگر کسی روی چنین  تختی  نشسته  باشد همه مؤمنین را می‌بیند و


 همه مؤمنین هم او را می‌بینند.


انسان برای پادشاهی به بهشت می رود...