سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سیمای زن از دیروز تا امروز (مقدمه )

  باعث تاسف است  که زن مسلمان  هنوز  با خود مخاطب نشده است و

 هنوزمرزهای "جنسیت "و "شخصیت" رادر اصالت وجودی خود آنچنان که 

باید نشناختهاست  .


این است که زن مسلمان تا می آید در جامعه مطرح شود ،یا قالب های

 اساسی واصولی جامعه را می شکند وخویشتن خویش را گم می کند و

 آنچه او بود و دیگرانهستند را به دیده تحقیر می نگرد ویا  ضعف شخصیتی 

 او محیطی متناسب بامشکلات شخصیتی و جنسیتی  به وجود می آورد 

که جو ناهنجاری در جامعه ایجادمی کند.


این فریاد کاذبی است که می گویند زن برده ی تمتعات مرد یا جامعه یا قانون است ؛

زن در جوامعما مقدم تر از اینها برده ی غریزه ی خویش است.

 

 

 

سیمای زن از دیروز تا امروز - بخش اول

زنان مسلمان ما باید بدانند، که امروز حافظ سنگر ارزش‌های اسلامی در برابر وضع 

جاهلی  دنیای  غرب هستند و باید با پرورش  اسلامی  و  پیشتاز شدن در میدان  علم، 

فرهنگ و سیاست و اقتصاد از حصار مستحکم  فرهنگ  اسلامی محافظت کنند


(امام خامنه ای جایگاه و نقش زن در نظام‌‌های مختلف، ص 279- چشمة نور، ص 266)
 

ضعف شناخت و نگرش ناقص به مسئله زن در اسلام ؛مانع از ارائه نظام جامع و کاملی از

  شخصیت و جایگاه زن در اسلام شده است . این امر سبب ایجاد شبهات زیادی درتصویرو

   تصور درست از زن در اسلام می باشد . فرهنگ های مختلف کشورهای اسلامی,عرف و

  عادات تاریخی و سنتی ، شرایط اجتماعی آنها ،تصویر مبهم و گاه نامناسبی از زن مسلمان

   ایجاد کرده است که اصل و واقعیت اسلامی زن مسلمان را به چالش می کشد .


در تاریخ معاصر که تئوریسین های جهانی در صددند تا نیمی از جمعیت دنیا را

 الگوی تنظیم برای رفتار و منش وشیوه زندگی و تفکر کل جهان قرار دهند ؛بر

 مسلمانان است که الگوهای مکتبی خود را نه تنها به دنیای اسلام بلکه به دنیا

 معرفی کنند.

بازگشت به جامعیت قرآن وسنت رسول اکرم (ص ) از منظر  اهل بیت (ع) و جستجوی

 رد پای زنان در مراحل مختلف تاریخ اسلام مارا به شناختی واقعیتر از جایگاه زن در

 اسلام هدایت خواهد کرد.

در تاریخ اسلام و تاریخ انسانی ،همواره با انسانهایی مواجه می شویم که حیات و

 مماتشان سرشار از عبرت و پند است و چراغ هدایت دیگران هستند.اینان کسانی

 هستند که در همان جامعه ای می زیستند که دیگران زیستند ولی آنچنان بودندکه

 هم خودجاودانه شدند و هم راهی برای تعالی انسانها باز کردند.


زنان زیادی بوده و هستند که در گسترش تفکر الهی و انسانی تلاش داشتند و دارند .

زنانی زیادی هم در گسترش و نشر تفکر و فرهنگ اصیل اسلامی و مفاهیم و شریعت و

 احکام اسلام و پاسداری از ارزشهای اسلامی تلاش چشمگیر داشتند و دارند .


زنانی که اسلام را از منبع اصلی و سر چشمه فیاض آن دریافت کرده وبا تدبر وامانتداری

 آنچه رااز رسول اکرم (ص) آموختند حفظ کردند ودر جامعه و تاریخ گسترش دادند. 

مانند زنی که به خدمت رسول اکرم (ص) میرسد و میگوید :


"من به عنوان نماینده  از طرف زنانی که در غرب و شرق عالم هستند و زنانی که در گذشته بودند و

 در آینده خواهند آمد خدمت شما رسیده ام تا این سوال وجواب در تاریخ حفظ شود ."


این زنان نه با تکیه بر جنسیت و حقوق مرد گونه و حتی اسم ؛ بلکه با تکیه بر شخصیت و

 هویت  اسلام یک زن مسلمان نام خود را در تاریخ ثبت کردند.


در این نوشته سعی بر این است که از زنانی یاد شود که تحت تربیت مستقیم پیامبر و 

یااماماننبوده اند.زیرا بسیار شده است که وقتی از الگوهای اسلامی صحبت می شود این

 سوال مطرحمی شود" او دختر پیامبر است ویا همسر پیامبر...یا اگر من هم جای او بودم." 

و همچنین سعی شده است از الگوهای شناخته شده و مطرح در مذاهب اسلامی نام برده

 نشود واگر در بخشهایی از این زنان بزرگوار صحبت شده است به صورت ضرورت وخلاصه 

و گذرابوده است .

در عوض سعی شده است ,زنانیکه در تاریخ اسلام گمنام و ناشناخته و در حاشیه بودند ,

معرفی گردندتا در این عصر جاهلیت نو راهی برای ما باشد که چگونه زنانی در جاهلیت 

گسترده ،حتی در خانواده های مشرک وجاهل توانستند خود را آنچنان بسازند که

وجودشانتا به امروز در تاریخ اسلام وایمان چراغی راهگشا توانسته است باشد.

همچنین سعی شده است از منابع اهل سنت و شیعه همزمان استفاده شود  .

 امید است که علاقمندان به بحث؛ خودنیز این زنان وشیوه زندگی و ارزشهایی که

 این زنان را الگو کرده است را مورد مطالعه قرار دهند.

سیمای زن از دیروز تا امروز-بخش دوم

نظام ارزشی زن در اسلام


      ارزشها و ضد ارزشها دارای جنسیت نیستند .

  این انسانها هستند که در مسیری که انتخاب می کنند ارزشها و یا ضد ارزشها را 

کسبکرده و خود تبدیل به ارزش ویا ضد ارزش می شوند که یا در راه حق و فضیلت،

 و یا در مسیرباطل و ضلالت قرار می گیرند .


إِنَّ المسلمین وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقِینَ وَ

 الصّادِقاتِ وَالصّابِرِینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ

 وَ الصّائِمِینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکرِینَ اللّهَ کثِیراً وَ الذّاکراتِ

 أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً


  به یقین مردان مسلمان وزنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان،مردان مطیع فرمان

 خداو زنان مطیع  فرمان خدا، مردان راستگووزنان راستگو, مردان صابر و زنان صابر،

 مردان باخشوع وزنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده ، مردان روزه دارو

 زنان روزه دار، مردان  پاکدامن و زنان پاکدامن، و مردانى که  بسیار به یاد  خدا هستند و

 زنانى که  بسیار یاد خدا مى کنند، خداوند  براى همه آنان مغفرت  و پاداش عظیمى فراهم

 ساخته است.(احزاب 35)


 در شان نزول این آیه آمده است که :  

  هنگامى که «اسماء بنت عمیس» همسر «جعفر بن ابیطالب» با شوهرش از «حبشه»

  بازگشت،به دیدن همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، یکى ازنخستین سؤالاتى که

  مطرح کرد،این بود: آیا چیزى از آیات قرآن درباره زنان نازل شده است؟ 

 آنها در پاسخ گفتند: نه!


  «اسماء» به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده عرض کرد: "اى رسول خدا،

  جنس زن گرفتار خسران و زیان است!".

 پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: "چرا؟"

  عرض کرد:

 "به خاطر این که در اسلام و قرآن فضیلتى درباره آنها همانند مردان نیامده است".


   این آیه به آنها وهمه ی زنان تاریخ اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خدا از نظر

   قرب ومنزلت  یکسانند و مهم آنست که از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامى واجد

   فضیلت باشند.

   و آیه فوق، دلیل روشنى براى این واقعیت است.

   زیرا به هنگام بیان ویژگیهاى مؤمنان، وبیان اساسى ترین مسائل اعتقادى و اخلاقى و

  عملى،زن و مرد را در کنار یکدیگر، همچون دوکفه یک ترازو قرارمى دهد، و براى 

  هر دو پاداشى یکسان، بدون کمترین تفاوت قائل مى شود.


  ازنشانه های جامعیت اسلام است که کمال را در همه ابعاد اعتقادی، اخلاقی، عملی،

  فردی و اجتماعی انسان بدون نگاه جنسیتی ،به عنوان ارزش مطرح می کند.


 چراتصورمی شود که

 در احادیث و روایات و حتی آیات قرآن، درمبحث زن تناقض وجود دارد ؟؟


  این فکر از آنجا نشات می گیرد که موارد مورد بحث از یکدیگر تفکیک نمی شود 

   وهمچنین این بحث درابعاد مختلف ادغام شده و به صورت مخلوط بررسی میشود .


 مهمتر اینکه دراین مسائل به جای جایگاه جامعه زنان  ؛ بدون در نظر گرفتن جایگاه 

اخلاق ومسئولیت وحتی  ویژگی های توصیفی زن، تنها از حقوق زن به طور مفرد و

 منفرد بحث می شود و بدیهی است که تناقض در برداشت، کاملا طبیعی خواهد بود .


 وقتی ازنظام شخصیتی زن صحبت می شود، باید در ابعاد توصیفی؛ارزشی و حقوقی،

 از جایگاه زن تصویری جامع تبیین و تشریح گردد.


 در طول تاریخ ؛ در هر بعد فکری,نظری و عملی, نگرش اسلام با نظامهای فکری

 انسانی اختلاف داشته است . علت این اختلاف، در جهان بینی خاص اسلامی می باشد.


  گذری کوتاه به  مبانی جهان بینی اسلامی، این  بحث را روشن تر خواهد کرد . 

سیمای زن از دیروز تا امروز- بخش سوم

جنبه توصیفی در حقوق زن

در جنبه توصیفی ؛از ویژگیهای طبیعی و تکوینی در ابعاد روحی، روانی و انگیزشی و رفتاری و

 جسمی و جنسی بحث  می شود.

در رهنمودهای قرآنی، طبیعت زن و مراحل تکوینی آن و ابعاد روحی و جسمی او از لحاظ منطقی

 و عقلی؛اساس بینش و تفکر وقوانین مربوط به زن و نیز پایه و اساس حقوق فردی و اجتماعی

 او قرار داده شده است. 

نگرش اسلام در تمام این موارد کاملا مستدل و منطقی و عقلانی است و تناقضی ندارد .

آیات و احادیث مربوط به تکالیف و مسئولیتهای زن در خانواده و جامعه ، بیشتر از این دسته 

می باشد که با درنظر گرفتن ابعادتوصیفی زن مانند فطرت  وغریزه و طبیعت جسمانی زن ,

محصوریت و مصونیتی خاص در جهت امنیت زن چه در جامعه و چه در خانواده وچه روحی

 و چه جسمی و معنوی ایجاد می کند.  و چون زن را در محور خلقت می بیند به جهت امنیت 

زن در ایفای نقش خود ، قوانینی را وضع کرده است که از تمامی حقوق معنوی و مادی زن

 محافظت کند .حتی حقوقی که ظاهرا از زن سلبمی گردد در حقیقت تکالیفی است که از زن 

برداشته می شود. مانند حضانت و ...

 یا قوانینی مانند تعدد زوجات و متعه  که ظاهرا  در جهت منافع یک زن نیست  ولی در اصل 

در جهت حفظ وامنیت جامعه زنان کاملا ضروری است .

نکته جالب توجهی که در هیچ نظام فکری غیر از اسلام به آن پرداخته نشده است  ؛

حفاظت زن نه تنها از خشونت و نا رواییهای رفتاری مردان، بلکه از جانب خشونتها و

 نا رواییهای دیگر زنان نیز می باشد.از این منظر است که می بینیم حتی عیب جویی و

 تمسخر که می تواند سبب آزردگی روحی شود ویا تهمت زدن به زنان پاکدامن ،از گناهانی

 است که مجازات معنوی و حقوقی دارد .

 حتی در جدایی همسران از هم ؛تکریم و پاسداشت حرمت زن در اولویت قرار دارد و

 آیات و احادیث زیادی دراین مورد وجود دارد. 

مانند

 وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ 

ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ و

 ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ(231 بقره)  .

و نحله و اجرت المثل و مهریه در قوانین جمهوری اسلامی ایران بر این اساس از حقوق واجب زن

 حساب می شود و...

حتی در صورت اشتباه و خطا از طرف زن؛مجددا حمایت عاطفی از زن در محوریت قوانین اسلام قرار دارد .

  امام کاظم (ع ) فرمود:"خداوند بیش از هر چیز به خاطر عدم حمایت از زنان و کودکان غضب می کند ."

(وسایل ج21 ص484 ؛بحار ج104 ص 73 ؛ عده الداعی ص 84 ؛کافی ج6 ص 50)

سیمای زن از دیروز تا امروز -بخش چهارم

چارچوب ارزش گذاری در مبحث زن  :

در بعد ارزش و چارچوب ارزش گذاری، جایگاه و منزلت زن مد نظر قرار گرفته و الگوی مطلوب 

و انتظارات نظام جهان بینی مورد نظر بررسی میشود.

[ به جهت اهمیت موضوع بحث خلقت زن و مرد در قرآن  بخش کوتاهی جداگانه آورده خواهد شد.]

در بحث ارزش مداری و ارزش گذاری؛ اسلام جایگاه و منزلت زن را جایگاهی ویژه می داند .

پس جایگاه  زن  فرو تر از جایگاه مرد نیست که با قوانین عدم تبعیض و تشابه با مرد به حد تساوی

 برسد بلکه ایده آلی برای انسان کامل وجود دارد که  زن و مرد هر دو باید  در مسیر رسیدن  به آن

 ایده آل تلاش کنند .

در اسلام ارزش گذاری شخصیت انسانی بر محور تقوا؛کرامت انسانی و ذاتی و کرامت اکتسابی است و

به جای ارزش گذاری جنسیتی ارزش گذاری فرا جنسیتی را مد نظر دارد.

در دوره رسالت ؛هدف بر سیر مردم بدون تاثیر جنسیت و رنگ ونژاد به سوی تعالی  ومقام قرب الهی

 بود و زنان  بسیاری نیز چون مردان مشمول آیه السابقون السابقون و اولئک المقربون شدند .

از ام المومنین  عایشه  نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) خیلی  ذکر حضرت  خدیجه  را می کرد و

محبت  پیامبر(ص) به خدیجه چنان بود  که روزی اعتراض کردم  :

«چرا این قدر خدیجه را یاد می‌کنی؟ مگر اوپیرزنی نبود که خدا بهتراز اورا نصیب تو کرده است؟»

پیامبر(ص) از شنیدن این سخن ناراحت شد و فرمود: 

 "نه چنین نیست! به خداوند سوگند! بهتر از او را به من نداده است؛ زیرا او هنگامی به  من ایمان 

آورد که مردم کافر بودند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم  مرا دروغگو می‌دانستند و مال خود را

 در اختیار من گذاشت ؛ در حالی  که مردم  مرا محروم کرده  بودند و  ..." 


 تعبیری که حضرت دارد سبقت در ایمان است واینکه ارزش 

شخصیتی زن را ارجح برارزش جنسیتی زن نشان می دهد.


  بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص)، 

در اثر جهالت و عداوت اسلام  ستیزان  بسیاری از حقایق  تحریف شد .

 ساختار نظام زن در اسلام نیز که هنوز  پایه های آن به  علت  ریشه های  جهل و سنت  و فرهنگ 

 حاکم چندین  صد ساله وتحجر مقدس مابانه  آنچنان محکم  نشده  بود و جایگاه و پایگاه لازم را در

 بین  اقوام و تفکرات مختلف پیدا نکرده بود از این آسیب مصون نماند .

از آغازحاکمیت خط  خلافت, رشد و تعالی زنان در جهت  منویات  پیامبر اکرم (ص) با کمرنگ شدن

 بعضی از اصول و پر رنگ  نشان داده شدن اصولی دیگراز مسیراصلی خود فاصله گرفت وسیاست

" جنسیت  مداری" و"ملیت گرایی "از ابتدای "عصر تاویل" جای سیاست تکریم وشخصیت پروری

و تعالی نگری را گرفت . بی تردیداین  تغییر سیاست  محصول سلیقه های فردی خلفا و علم نداشتن

 بعضی ازآنان وهمفکرانشان به "نقشه جامع قرآن" از بشریت بود که منجر به نادیده گرفتن احکامی

 شد که علیرغم  ظاهر جزئی ودنیایی این احکام ، نقشی اساسی در تحقق  نظام  توحیدی که برمبنای

 فطرت وقوانین هستی است، داشتند.

مخصوصا  نحوه تعامل  با زنان  در دهه اول ازاین جهت اهمیت اساسی دارد که ترسیم کننده سیاست

 شخص اول جامعه اسلامی در یک دوره ده ساله حساس است و همچنین ازآنجا که سیره خلیفه دوم 

دردوره های بعدی بیش از سایرین درکانون توجه قرار داشته است، می شود بسیاری از عملکرد ها 

ودیدگاه های بعدی را تحت تأثیر این روش وسیره محسوب وتحلیل نمود.

 در این میان خط  ولایت و جانشینی  پیامبر اکرم (ص) در دوران خلفا توانست هویت خویش راحفظ

 کند و در دوران  بعد از خلفا  ؛علیرغم اختناق  شدید علیه  ائمه اطهار و شیعیان در سطح  گسترده 

گسترش یافت.

 این جریان شکل گیری تشیع را پدیدار ساخت.

 اندیشه بالنده و هوشمند تشیع با رفتاری منطقی وعقلانی  و با سیاستگذاری  اصولی و تدابیر لازم 

جهت  حفظ اصول  اصلی  اسلام (علی رغم دور ماندن از زمینه های حکومتی و اختناق ) در مقابل

 انحراف  وتحریف از مبادی اصلی واساسی نقش اصلی را در تاریخ ایفا کرده است.

در حوزه مسایل زنان نیز اینگونه  بود وگاه  مشاهده  می شود که  تاکید در مساله ای در حد تواتر

می باشد که نشان دهنده صیانت این مسئله در مقابل تحریف و گزند است . 

مثلا از ائمه اطهار (ص)، حدیث متواتر است که :

"حضرت فاطمه زهرا برای ائمه اطهار اسوه ی حسنه است ".

این حرف  معنای عمیقی دارد.

 یعنی برای ائمه که خود السابقون السابقون واولئک المفربون هستند حضرت زهرا (س)به عنوان

  اسوه ی حسنه معرفی می شود .