سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

وداع با ماه مبارک رمضان در سخنان امام خامنه ای

ماه رمضان فرصتى براى دورى از غفلت‌ 

دعا در ماه رمضان و همه خصوصیات این ماه مبارک این است که ما را متذکر مى‌کند؛ 

از غفلت بیرون مى‌آورد؛ آلودگیهاى ما را به ما نشان مى‌دهد و در بین دعا و نماز و 

توجه، فرصتى به ما دست مى‌دهد که اشتباهاتى را که با آنها انس و خو گرفتیم، 

بازنگرى کنیم و آنها را بشناسیم؛ چون گاهى انسان گناهى را عادت کرده که انجام 

بدهد و توجه نداردکه این گناه است. البته تنبلى، سستى و بقیه نواقصى را هم که

 داریم، مى‌توانیم بازنگرى کنیم.

این فصل یک ماهه، فصل بسیار باارزش و قیمتى است. در این سى روز یا بیست‌ونه روز،

 خدا لیلةالقدر را قرار داده و لیلةالقدر یک فرصت استثنایى در طول سال براى انسان است. 

که اگر انسان توانسته باشد آن شب را درک بکند، خیر زیادى گیرش آمده.  

در دعاى وداع ماه رمضان - نه این دعاى وداعى که در صحیفه سجادیه است - بلکه دعایى

 که در مفاتیح‌الجنان است، مى‌گوید: 

«و ان تجعلنى برحمتک ممّن خرت له لیلة القدر و جعلتها له خیرا من الف شهر»؛(۱) 

خدایا ! من را از کسانى قرار بده که توفیق درک لیلةالقدر را به دست آوردند و لیلةالقدر براى

 آنها از هزار ماه بهتر و باارزش‌تر شده. لیلةالقدر براى همه این‌گونه نیست. آن کسى که

براى او شب بیست‌ وسوم یا شب بیست‌ ویکم ماه رمضان، با شب بیست‌وسوم هر ماه

 دیگرى فرق ندارد - نه ذکرى، نه توجهى، نه حالى، نه گریه‌اى، نه تضرّعى؛ با غفلت 

مى‌گیرد مى‌خوابد، یا اصلاً یادش نمى‌آید که لیلةالقدر است، یا خداى نکرده آلوده به 

گناه و هواى نفس هم مى‌شود - براى چنین انسانى لیلةالقدر بهتر از هزار شب نیست؛

 یک شب است، آن هم یک شب خسران‌بار که براى او خیرى ندارد. لیلةالقدر براى آن 

کسى از هزار ماه بهتر است که ساعات و دقایق آن شب را قدر بداند؛ از دقایق آن شب

 استفاده بکند. در آن دعا مى‌خوانیم که خدایا ما را از آن کسانى قرار بده که شب قدرشان

 پوچ نمى‌شود؛ از دست نمى‌رود. 


دفاتر ارزشمند معرفت و نسخه‌هاى عشق و محبت‌ 


دعاى چهل‌وپنجم صحیفه سجادیه یک نمونه از دعاهایى است که ائمه به ما یاد داده‌اند که

 مضمون قابل توجهى درباره اهمیت ماه رمضان دارد. من فکر کردم که مقدارى از این دعا

 را برایتان فقط ترجمه بکنم، تا با زبان این دعا آشنا بشویم. این یکى از نقیصه‌هاى ماست 

که دعاها را بدون توجه مى‌خوانیم و معنایش را نمى‌فهمیم؛ از بعضى که قادریم معنایش 

را بفهمیم، تأمل و تدبر نمى‌کنیم؛ دعا مى‌خوانیم، حواسمان هم جاى دیگرى است! 

در حالى که این دعاها همه دفترهاى ارزشمند معرفت و نسخه‌هاى عشق و محبت

 است و خیلى چیزها در این دعاهاست که اگر ما به آنها توجه کنیم، مى‌توانیم آنها را 

بیاموزیم. بعضى‌ها دعا را تفسیر مى‌کنند که البته خوب است، لکن وقتى بنده یک کلمه دعا

 را با بیست کلمه تفسیر مى‌کنم، این دیگر کلام امام نیست؛ اگر بشود کلام امام را در یک 

کلمه زیبا، شکیل و خلاصه، بازگرداند، آن وقت یک مقدارى از لطف کلام امام را به ما خواهد

 داد. آن تفسیرهاى مفصل براى این‌که انسان معارف را یاد بگیرد، خوب است؛ 

اما براى این‌که لذت سخن امام را که خیلى هم زیباست، درک کند، نه؛ آنها خوب نیست.

 بعضى‌ها که بدون توجه دعا مى‌خوانند، نمى‌فهمند که این دعاى کمیل که راحت آن را 

مى‌خوانند و از آن عبور مى‌کنند، چه سوز و گدازى دارد؛ چه قطعه زیبایى از لحاظ هنرى و

 ادبى است و چه مضامینى در آن وجود دارد. حالا براى این‌که مقدارى از مضامین این 

دعاها معلوم بشود، من به‌قدرى که البته وقت داشته باشیم، ترجمه ساده‌اى مى‌کنم. 

خیلى طول نمى‌دهم و همه‌اش را هم ترجمه نمى‌کنم. 


تأملى بر دعاى وداع ماه رمضان 


«اللّهم یا من لا یرغب فى الجزاء و یا من لا یندم على الاعطاء»(۲)؛ اى خدایى که از ما 

پاداش نمى‌خواهى و اى کسى که از بخشش خود به ما پشیمان نمى‌شوى - حالا

 من دیگر عبارتهاى عربى‌اش را نمى‌خوانم، فقط فارسى ترجمه مى‌کنم؛ و اى کسى

 که با بندگان به طور برابر رفتار نمى‌کنى؛ مثل رفتار خود آنها با آنها رفتار نمى‌کنى.

 نعمت تو همواره شروع‌کننده است؛ یعنى بدون این‌که قبلاً استحقاقى وجود داشته باشد.

 عفو و بخشش تو یک نوع تفضل از سوى توست. عقوبت و سزا دادن تو عدالت توست. 

و قضاء و تقدیر و حکم تو یک خیر براى بنده توست. اگر به کسى چیزى عطا کنى، آن را با 

منّت آمیخته نمى‌کنى و اگر از کسى چیزى را منع کنى و به او ندهى، این از روى ظلم و 

تعدى به آن کس نیست. آن کسانى که شکر تو را مى‌گویند، از آنها سپاسگزارى مى‌کنى؛

 در حالى که این خودِ تو هستى که شکر را در دهان آنها گذاشتى. آن کسانى که سپاس

 تو و ستایش تو را مى‌کنند، تو به آنها پاداش مى‌دهى؛ در حالى که این تو هستى که 

ستایش خودت را به آنها یاد دادى. گناهانى را مى‌پوشانى؛ در حالى که مى‌توانى آنها را

 برملا کنى. به کسانى مى‌بخشى که مى‌توانى از آنها نعمتت را باز بدارى. آن کسى که

 گناه او را پوشاندى، گاهى شایسته برملا کردن است. آن کسى که به او نعمت دادى، 

گاهى شایسته منع کردن است؛ اما تو همه کارت را بر تفضل و گذشت قرار دادى. با 

کسى که تو را معصیت مى‌کند، با بردبارى و حلم برخورد مى‌کنى. و به کسى که با گناه 

به خودش ظلم مى‌کند، مهلت مى‌دهى. بندگانت را مهلت و فرصت مى‌دهى تا بتوانند به

 تو انابه کنند و برگردند. به آنها سزاى عملشان را زود نشان نمى‌دهى، شاید بتوانند توبه

 کنند؛ این لطفى است از تو که نگذارى بندگانت با کار زشت، خودشان را به مهلکه بیاندازند؛

این محبت توست که نگذارى آدمهاى شقى، با شقاوت خودشان، بدبختى را زود براى

 خودشان تدارک ببینند. تو فقط کسانى را ساقط مى‌کنى که شقاوت آنها در مقابل گذشت 

و اغماض تو تکرار شده؛ و این کرم و لطف و محبت و حلم توست. تو آن پروردگارى هستى

 که بر روى بندگانت راهى باز کردى که آن راه، به عفو و گذشت تو منتهى مى‌شود؛ آن راه را

 توبه نامیدى. آن راه را از طریق وحىِ خودت به ما نشان دادى تا هرگز در آن راه گمراه نشویم.

 در قرآنت به ما گفتى:«تُوبوا الى اللَّه توبة نصوحا»؛(۳) توبه کنید و به سوى خدا برگردید؛ 

توبه‌اى از روى راستى و درستى؛ شاید خدا بدیهاى شما را بپوشاند و جبران کند -؛

اینها آیه قرآن است - و شما را به بهشتى که در زیر آن نهرها و جویبارها جارى است وارد کند؛ 

در آن روز که خدا پیغمبرش و کسانى را که به پیغمبر ایمان آورده‌اند، سرافکنده نخواهد کرد.

 و نور پیغمبر و مؤمنان در پیش روى او و در سمت راست اوست و آنها پیش مى‌روند. و آنها به 

تو مى‌گویند پروردگارا نورت را به ما کامل کن و مغفرتت را بر ما نازل کن؛ تو بر همه چیز توانایى.

این راهى است که خدا در قرآنش براى توبه به ما نشان داده و نشان داده که ما

 مى‌توانیم توبه کنیم: «فما عذر من اغفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب»(۴)؛ 

عذر کسى که پس از گشودن در، وارد آن نمى‌شود چیست؟ تو آن کسى هستى 

که هر روز براى نفع بندگانت معامله را به سمت آنها گرداندى و به سود آنها تغییر 

دادى و در قرآن گفتى:«من جاء بالحسنة فله عشر امثالها»؛(۵) هر کس یک کار نیک 

بکند، ده برابر پاداش مى‌گیرد؛ و اگر کسى یک کار بد بکند، فقط یک برابر سزاى آن

 کار را خواهد چشید. امام در این‌جا آیات مربوط به پاداش مؤمنین را ذکر مى‌کند،

 بعد درباره ذکر الهى مطالبى را بیان مى‌کند؛ آیات گوناگونى را مى‌آورد و سپس 

مى‌رسد به این‌جا و مى‌گوید: 

اگر هر یک از مخلوقات تو این‌طور، دیگران را به راه سود و بهره آنها راهنمایى مى‌کرد، 

به احسان و امتنان موصوف مى‌شد - یعنى مثلاً شما به کسى پولى قرض بدهید، 

بعد بگویى اگر بخواهى من این پول را در وقت معین از تو نگیرم و به تو ببخشم، 

راهش این است که این کار را بکنى؛ مرتب راه جلوى پاى افراد بگذارى. اگر بخواهى 

این بدى را که به من کردى، از تو بگذرم، راهش این است که این عمل را انجام بدهى 

- «فلک الحمد ما وجد فى حمدک مذهب»(۶)؛

 اى خداى بزرگ سپاس و ستایش مخصوص توست و براى توست و تو را باید به هر

 اندازه و از هر راهى و با هر لفظى که ممکن است، حمد کرد. به همین ترتیب یاد

 نعمتهاى الهى را مى‌کند.


توصیف ماه رمضان در کلام امام سجاد علیه‌السلام


بعد امام سجاد (علیه‌الصّلاةوالسّلام) مى‌رسد به ماه رمضان و مى‌گوید:

 پروردگارا ! از جمله بهترین و برگزیده‌ترین نعمتهاى تو ماه رمضان بود که آن را از بین

 سایر ماهها امتیاز بخشیدى و قرآن و نور را در این روزها نازل کردى و ایمان ما را 

در این روزها مضاعف ساختى و روزه را بر ما واجب کردى که این خود وسیله اوج

 ماست. و ما را در عبادت در این ایام ترغیب کردى و لیلةالقدر را که بهتر از هزار 

ماه است در ماه رمضان قرار دادى و ما را با این ماه بر دیگران امتیاز بخشیدى. 

وماه رمضان به مدت یک ماه با ما بود و این مصاحبت، مصاحبت بسیار نیکویى

 بود و ما از این مصاحبت هیچ دلگیر نیستیم؛ بلکه از مفارغت این ماه دلگیریم. 

و با این ماه وداع مى‌کنیم؛ مانند وداع با کسى که دورى او براى ما سخت و دشوار

 است. و منتظر هستیم که این ماه کِى بار دیگر به ما برگردد و با این زبان با ماه 

برگزیده تو حرف مى‌زنیم.

از این‌جا به بعد، امام سجاد شروع مى‌کند در عبارات بسیار شورانگیز و عاشقانه‌اى با 

ماه رمضان سخن گفتن:«السّلام علیک یا شهر اللَّه الاکبر»(۷)؛ بدرود اى بزرگترین ماه 

خدا و اى جشن اولیاء خدا. «السّلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات»(۸)؛ 

بدرود اى شریفترین و عزیزترین مصاحب از وقتها و زمانها و اى بهترین ماه از لحاظ روزها

 و ساعتها. «السّلام علیک من شهر قربت فیه الامال»(۹)؛ بدرود اى ماهى که آرزوها در آن 

به ما نزدیک شد؛ یعنى ما با تلاش خودمان، تلاش مضاعفان، به آمال و آرزوهاى حقیقى و

 انسانى خودمان نزدیک شدیم. 

به همین ترتیب با این جملات و کلمات، امام سجاد این ماه مبارک را بدرود 

مى‌گوید و از لیلةالقدر و از دعا و از قرآن و از مغفرت در این ماه به گرمى و 

مشتاقانه حرف مى‌زند و بعد از خداى متعال درخواست مى‌کند که:

 خدایا آنچه را که در این ماه به ما رسیده، براى ما نگه دار؛

 و آنچه را که ما از این ماه به دست نیاوردیم، 

این محرومیت ما را به عنوان یک نقص، به عنوان یک ضعف، 

مورد ترحم خودت قرار بده و براى ما جبران کن.

 و بعد امام سجاد آرزو مى‌کند که یک‌بار دیگر این ماه برگردد.

این یک نمونه از دعاهاى این ماه شریف بود که در پایان این ماه از زبان 

سیدالساجدین و معلم دعا و ذکر و یاد، مقدارى از آن را معنا کردیم. 

من اعتقادم این است که این دعاها با ترجمه‌هاى خوبى باید ترجمه بشود.

 کسانى که قادر بر ترجمه خوب این دعاها هستند، منهاى تفصیل و تشریح

و تفسیر و توضیح، خودِ دعا را با یک زبان گویا و روشن و شیوا که تا حدى

 متناسب با بیانات خود امام سجاد باشد، ترجمه کنند و در اختیار فارسى‌

زبانهایى که عربى نمى‌دانند، بگذارند، تا اینها در این دعاها تدبر کنند و

ببینند که چگونه مى‌شود با خدا حرف زد.


آنچه در این ماه بدست آوردید، قدر بدانید


آنچه در پایان این مطالب مى‌خواهم به شما برادران و خواهران عزیز عرض بکنم

 این است: این مایه تقوایى را که در این ماه براى شما به دست آمد، قدر بدانید؛

 این را حفظ کنید؛ این از دست مى‌رود. شما با حضورتان در مجامع بندگى خدا 

مثل مساجد، نمازها، پاى صحبتها - بحمداللَّه جوّ غالب جامعه ما جوّ توجه و تذکر 

است؛ قرآن، دعا و مناجات است - و تنفس در این فضاى معنوى یقیناً مایه‌اى از 

تقوا را براى خودتان در این ماه تحصیل کرده‌اید. روزه کمک بسیار بزرگى بوده؛ این

 روزه بسیار چیز قیمتى و ارزشمندى است. لازم نیست خودِ انسان مثل این‌که

 وزنش را مى‌رود امتحان مى‌کند که چقدر کم یا زیاد شده، بتواند درست بفهمد

 که چقدر آن معنویت و صفا برایش پیدا شده - البته اگر انسان به اعمال و رفتار

 با آن قلب خاضع و متذکر خودش توجه کند، آثار این عبادات را مى‌بیند و حس مى‌کند 

- اما آن‌طور هم نیست که خیلى محسوس باشد، لکن بدانید یک مقدار صفا، معنویت، 

لطف در شما پیدا شده؛ این را نگهش دارید. نگه داشتن آن در درجه اول به این است که

 تا آن‌جایى که مى‌توانید سعى کنید گناه نکنید.

( سخنرانى در روز ۲۹ ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۶)

 

پی‌نوشت:

۱) مفاتیح‌الجنان، دعاى وداع ماه رمضان

۲) صحیفه سجادیه، دعاى ۴۵

۳) تحریم: ۸

۴) صحیفه سجادیه، دعاى ۴۵

۵) انعام: ۱۶۰

۶ الی ۹) صحیفه سجادیه، دعاى ۴۵

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.