سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

ریشه یابی قرانی تغییر سبک زندگی

 

آیه 85 سوره طه

" قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السّامِرِیُّ : 
خداوند به موسی گفت : 
ما قوم تو را پس از آمدن تو آزمایش کردیم و سامری آنها را گمراه ساخت "


جنگ نرم محصول پردازش ذهنی نخبگان است و بخاطر همین سامری به موسی علیه السلام گفت: 


و کذلک سولت لی نفسی. (طه: 96)


ابزاری که سامری جهت جنگ نرم استفاده نمود ابزاری جدید و نو به حسب آن زمان و دارای جذابیت

 بوده است که صدا از داخل گوساله مصنوعی بیرون می آمد و این در بنی اسرائیل بی سابقه بود.


در جنگ نرم دشمن روشی دارد: 

کاری می کند که طرف مقابل چیزی را که دشمن می خواهد انجام دهد و 

حرفی را که دشمن می خواهد بزند. 

در اینجا هم سامری از مردم خواست طلاجات خود را بیاورند (طه: 87 ) 


و آنان انجام دادند و در مقابل هارون ایستادند و گفتن سر از عبادت گوساله برنمی داریم 

تا اینکه موسی به سوی ما برگردد. (طه: 91)


تمام کار سامری جایگزینی معبود بود :
هذا الهکم و اله موسی؛ این معبود شما و معبود موسی است.


تغییر در خواستها و محبتها و عقیده و باورهای دینی همان سیر اصلی جنگ نرم است.


سست کردن افکار و عقاید راستین و جایگزین کردن افکار و عقاید دل خواه....


و آن وقت تغییر در باورها و اعتقادات تغییر حتی در خود حاکمیت سیاسی.....


قال بصرت بما لم یبصرو به فقبضت قبضة من اثر الرسول فنبذتها و کذلک سولت لی نفسی

(طه 96).

برخی گفته ‏اند: 

مراد از اثر رسول، بخشی از تعالیم دین حضرت موسی است .

 بنابراین، مراد آیه این است که سامری به حضرت موسی گفت: 

من بخشی از تعالیم حضرت موسی را یاد گرفتم و اما، بعد آن تعالیم را کنار گذاشتم و

 مراد از" بصرت بما لم یبصروا به" معارفی است که دیگران از آن بهره ‏ای نداشته‏ اند.

برخی دیگر بر این باورند که مراد از اثر رسول، خاکی است که

 سامری از محل پای مرکب جبرئیل برداشته بود وآن را در جوف گوساله ریخت،

 بنابراین، مراد از رسول، جبرئیل است و مراد از افکندن آن،

 قرار دادن در جوف مجسمه گوساله است و 

مراد از بصرت بما لم یبصروا دیدن جبرئیل است که دیگران او را ندیدند.

دیدگاه اول، براساس قول ابومسلم در تفسیر این آیه است و 

تفسیر دوم بر اساس روایاتی است که به صراحت به این معنا اشاره کرده است.

  بهرحال، سامری از اثری از آثار حق، سوءاستفاده کرد.


سا مری نمونه ای از عالمان برجسته و دارای کرامت بوده که

 از کرامت و قدرت معنوی خود برای تغییر فرهنگی جامعه سوءاستفاده می کند.

(طه، آیات95و 96)


   جامعه یهودی که از فشار فرعون رهایی یافته بود نیازمند مدیریت و مهندسی فرهنگی بود. 

آنان چند سده در مصر زندگی کرده بودند و فرهنگ بت پرستی مصر بر ایشان تاثیرات عمیقی 

کرده بودو لازم بود تا این قوم از مصر خارج شود و در جایی دیگر آموزش و پرورش یابد و

 ملتی برگزیده و الهی شود.

   حضرت موسی(ع) نیازمند برنامه ای کامل بود تا ملتی را براساس آن بسازد و تربیت کند،


 از این رو به  کوه طور می رود تا برنامه  جامع را از خداوند دریافت کند و سامری از فقدان 

برنامه و رهبری استفاده می کند و به مهندسی فرهنگی می پردازد. 


هرچند هارون به عنوان خلیفه حضور داشت، ولی از موقعیت اجتماعی ؛ حضرت موسی(ع)

 برخوردار نبود.

 و سامری با استفاده از نفوذ فکری و معنوی اجتماعی و نیاز مردم و باتضعیف جانشین،

 فتنه ایجاد می کند.


  قوم موسی (ع) نیازمند برنامه جامع  فرهنگی  بودند و سامری

 سعی می کند تا نیاز حقیقی را به پاسخی دروغین برآورده سازد.


 البته این قوم بارها از حضرت موسی(ع) خدایی را خواسته بودند که قابل رویت باشد .

 آیه 138 اعراف می فرماید :

     قوم یهود همین که از سرزمین مصر بیرون آمدند، 

     برای داشتن هویت مشخص و جامعه ای با هویت جداگانه ، 

     خواهان خدایی خاص و قابل رویت برای خود می شوند.


این درخواست بت به عنوان خدا، هرچند که برای هویت یابی مستقل ارایه می شود، 


ولی بیانگراین است که هنوز فرهنگ مصری و بت پرستی در ایشان باقی و برقرار است.


   سامری چنان از نفوذ اجتماعی  خود به عنوان  یک عالم دینی بهره می گیرد که جانشین


  رهبری نمی تواند در برابر تغییرات سامری و نیز در برابر قیام و همراهی توده های مردم،


        مقاومت کند و نزدیک بود که او را به سبب مقاومت بکشند و حذف فیزیکی کنند.


  سامری گری فرهنگی به این معناست که :

در زمان فقدان و ضعف برنامه فرهنگی و مهندسی درست آن از سوی رهبران جامعه،

 بزرگان با استفاده از سادگی توده ها و گرایش ظاهری آنان، 

به اشباع خواسته های آنان پرداخته و مهندسی فرهنگی جامعه را در اختیار می گیرند و

 در نهایت مدیریت و کنترل جامعه را به کلی قبضه می کنند.


در جهان امروز، 

رسانه ها، 

همان نقش گوساله زرین  سامری را بازی می کنند که  دارای قدرت  مسحورکنندگی هستند. 

از گوساله سامری صدایی بر می آمد که مردم را شگفت زده و به خود جلب و جذب می کرد.

(اعراف، آیات 148 و 149 و نیز طه، آیات 87 تا 96)

 

اگرتا دیروز شعر،ابزارکارآمد فرهنگی در جلب و جذب  توده ها به هدف ومحتوایی بوده است،

 در جهان امروز ماهواره ها و رسانه ها هستند که همانند گوساله سامری مسحورکننده هستند.

 همان گونه که سامری به دروغ گوساله زرین را به عنوان خدای موسی(ع) معرفی می کند و 

به پرستش و پیروی و اطاعت از آن دعوت می نماید، 

امروز نیز رسانه ها و ماهواره های زیبا و چشم نواز و مسحورکننده،

 به دروغ  معنویت های مردم  را مصادره  کرده  و با عرفان های کاذب  و نمادهای دروغین،

 فکروفرهنگ مردم راتحت تاثیر ومدیریت خویش درمی آورند تا بتوانند بر جامعه مدیریت کنند.


در دیپلماسی عمومی، 

کنترل  فرهنگی  جامعه  و مهندسی آن به معنای فراهم آوری لشکری بی مزد و مواجب است که 

از جان و دل برای تحقق مقاصد رهبرانی که کنترل کنندگان فرهنگ جامعه هستند، تلاش می کند. 

دیگر نیازی نیست که استکبار جهانی ستون  پنجمی را ایجاد کند و جاسوسانی را تربیت  نماید و

 هزینه آن را بپردازد، بلکه  با مهندسی  فرهنگی و کنترل و مدیریت  آن، انسان هایی  را تربیت

 می کند که خود با پول و هزینه  خویش اهداف و مقاصد مدیریت استکباری را تحقق می بخشند. 

این سربازان فرهنگی در خیابان های تهران همان کاری را می کنند که

 دشمنان در اتاق های فکر در واشنگتن و لندن و فلسطین اشغالی دستور می دهند ؛

 گاه اصلا نیازی به دستور مستقیم و غیرمستقیم آنان نیست، 

زیرا نخبگان  مدیریت  شده  فرهنگی و فکری خود، در مسیر اهداف استکباری فکر می کنند و

 برنامه می ریزند و عمل می کنند.

 این کاری است که سامری گری فرهنگی در جهان امروز همانند

 سامری در جامعه حضرت موسی(ع) انجام می دهد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.