سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

شک و یقین

بَل هُم فی شکٍّ یَلعبون(دخان 9)؛ 
وَارْتابَت قُلُوبُهم فَهم فی رَیبهِم یتَردّدوُن(توبه 45)

دل‏هایشان به شک افتاده و در شک خود سرگردانند.

علم بدون عمل، حجاب است و هر چه دانش بیشتر باشد، پرده حجاب غلیظتر خواهد بود،

 در کلمات عرفا آمده که علم حجاب اکبر است؛ 

چون علم، موجود مجرّد است و حَجْبِ موجود مجرّد، مهمتر از حَجْب موجود مادی است.

علم بی‏عمل خود جهل است، چنان که علی (ع) می‏فرماید
دانش خویش را جهل قرار ندهید
«
لاتَجعلوا عِلمکم جهلاً 
ویَقینکم شَکّاً؛
إذا عَلِمتم فَاعملوا وإذا تیقّنتم فَأقدِمُوا».

 (حکمت 274)

علم شما را فریب ندهد و باعث غرورتان نشود و به جای تواضع، برای شما کبر و غرور نیاورد 

و به جای اطاعت، زمینه ساز عصیان و سرکشی نگردد؛ به جای راهبری، راهزن نشود؛

 چون چنین علمی در حقیقت،جهل است.

پس اگر در چیزی علم نظری پیدا کردید با فراهم کردن عقل عملی، آن علم را پیاده کنید؛

 چون علمی که به عمل ننشیند جهل است و علمی که راهنما نباشد راهزن است و

 یقین خود را به شک تبدیل نکنید. 

عصیان، یقین را به شک مبدّل می‏سازد و 

انسان شاک در شک خود سر گردان است

شاک، راهی را طی نمی‏کند، بلکه مردد بوده، به بازی سر گرم است،

 پس یقینی که به عمل ننشیند شک است؛

 شخصی که علم اخلاق را خوب بداند و 

مسائل اخلاقی را خوب بررسی کرده باشد ولی در عمل لنگ باشد، شاک است نه متیقّن.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.