عبادت براى این است که با جان عالم آشنا شویم
اصلا عبادت براى چیست؟
براى این است که در ما نورانیت پیداشود،بلکه به آن عمق عالم،به آن جان عالم راه پیدا کنیم،
خودمان جان و دل پیدا کنیم و با جان عالم آشناشویم
قرآن فرمود: «و من کان فى هذه اعمى فهو فى الاخرةاعمى و اضل سبیلا »
آنکه در این جهان کور باشد در آخرت کور است و گمراهتر.
مقصود از«اعمى»چیست؟
آیا مقصود کسى است که در این دنیا چشم سر نداشته باشد؟
این که براى کسى جرم نمى شود،و چقدر اولیاء الله بوده اند که چشم نداشته اند.
در انسان حس هایى وجود دارد که اگر آنها را تربیت کند چیزهایى را مى بیند که
هیچ بینایى سرى آن چیزها را نمى بیند.
امروز ثابت شده که حواس دیگرى هم در انسان هست،لا اقل بالقوه هست و
مى تواندوجود داشته باشد.
پس آیه قرآن که مى فرماید:
من کان فى هذه اعمى فهوفى الاخرة اعمى و اضل سبیلا
چه مى خواهد بگوید؟
هر کس دراین دنیا کور باشد در آن دنیا کورتر است.نمى خواهد بفرماید کسى که
چشم سرش کور باشد چنین است
در آیه اى دیگر قرآن کریم مى فرماید:
و من اعرض عن ذکرى فان له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمى
آنکه از یاد من اعراض کند،آنکه خدا را-آن نور آسمان و زمین-را فراموش کند،
آنکه در خانه دل خودش را بر این نور ببندد و خانه دل خودش راتاریک نگه دارد،
اثرش در این دنیا این است که همیشه در زندگى احساس فشار مى کند،ثروت دنیا
و سلطنت دنیا را هم که به او بدهندباز هم در فشار است،و اما در آخرت ما او را
کور محشور مى کنیم،واو در آخرت به ما اعتراض مى کند،مى گوید:
رب لم حشرتنى اعمى و قد کنت بصیرا
پروردگارا من که در دنیا چشم داشتم،چرا مراکور به این دنیا آوردى؟
مى دانید به او چه جواب مى دهند؟ جواب مى دهند که بینایى آن دنیا به درد این
دنیا نمى خورد.اینجا یک بینایى دیگرى لازم دارد که باید در آنجا به دست مى آوردى:
قال کذلکاتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسى
تو آن چشم بینا را در دنیا پیدا نکردى که آیات ما را ببینى، آیات ما جلوى چشمت بود
و نمى دیدى،کور بودى،بدیهى است که اینجا هم کورى،هر که دردنیا چشم باطن داشته
باشد اینجا هم چشم دارد.....
شهید مطهری ، آشنایی با قرآن ، جلد چهارم