سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سوره نساء - بخش 1

سوره مبارکه نساء مدنی است و

 محتوای سوره های مدنی بیشتر درباره اصول دین و عقاید و اخلاق،احکام،جهاد، 

برخورد با منافقین،احتجاج و مناظره با اهل کتاب است،

 در مکه کسی به عنوان نفاق کار نمی‌کرد،چون قدرت داشتندو علناً در برابر اسلام می‌ایستادند.

گرچه عده‌ای نفاقشان را ظاهر نکردند و در مکه هم بودند؛

 اما غالباً آیات مربوط به منافقین در مدینه نازل شده ،

چون کارشکنیهای منافقانه از مدینه شروع شده است.

قسمت مهم سوره مربوط به تکالیف و احکام است و

 صدر این سوره، درباره رعایت اصول خانوادگی، حقوق اعضای خانواده، حقوق اطفال،

 حقوق اولاد، حقوق ایتام و... است. 

پایان سوره نیز درباره رعایت اموال و حقوق خانوادگی و مسئله ارث و... است که

 با نتیجه‌گیری و ارجاع پایان سوره به صدر سوره، انسجامی را در این مجموع ایجاد می‌کند.

 

بسم الله الرحمن الرحیم،

 وقتی بسم الله الرحمن الرحیم،نازل می‌شد معلوم می شد که

 سوره‌ای تازه باز شده است نه اینکه سورهٴ قبلی بسته شود،

 

آیه 1

در مطالب جهان شمول آیه یا سوره با "یاأَیُّهَا النَّاس" شروع می‌شود،

هرچنددر محورهای اصلی مخاطب مؤمنین باشد،

  آیه مربوط به آفرینش و پیدایش همه افراد بشر و جوامع انسانی است.

 

عنوان "یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم" در اول دوتا سوره ذکر شده است

یکی همین سورهٴ «نساء» است و

 دیگری سورهٴ «حج »؛

 

ربکم ...خلقکم

 در جهان تکوین اعم از انسان و غیرانسان خالقی جز خدا نیست، ربّی هم جز خدا نیست.

 مشرکین،خالقیت خداوند را قبول دارند؛ اما ربوبیت جاری خدا را نمی پذیرد.

 مسائل خانوادگی، مسائل میراث،مسائل حقوقی، مسائل اخلاقی و...در کنار یکدیگر در این

 سوره مطرح است، می فرماید

"یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده

یعنی سرفصل را مشخص می کند که

 چون شما واقعاً به هم مرتبط هستید،حقوق یکدیگر را رعایت کنید ...

 این‌‌چنین نیست که قرارداد، شما را جمع کرده باشد و

 براساس قرارداد اعتباری به یکدیگر علقه داشته باشید؛

همه اینها به احترام یک اصل تکوینی است ،یعنی "خلقکم من نفس واحده"

 ریشه همه شما یکی است،

اثبات اوصاف مثبت و سلب اوصاف منفی هم به استناد همین وحدت ریشه است.

کسی خود را برتر از دیگران نداند که یا رعایت وظایف حقوقی و اخلاقی ریشه در وحدت اصل دارد...

 

حتی توهّم شیطان هم این‌‌جا نیست،

آنچه که شیطان توهّم کرد،

 "خلقتنی من نار و خلقته من طین" بود که اگر کسی بخواهد بر‌اساس تفاخر حرکت کند،

حتی بهانهٴ شیطان را هم ندارد. شیطان به بهانه‌ای متمسّک شد و استکبار کرد،

اما" یا ایها الناس" این بهانه را هم ندارند.

 

سوره حاوی مسائل خانوادگی و حقوق اجتماعی و رعایت مسائل اموال و اولاد و

 زن و مرد و برادر و خواهر و...است، پس اول، تلقین میکند که همه از یک ریشه‌اید.

 پس نه کسی خیال مزایای بیشتر داشته باشد، نه به خودش اجازه فخرفروشی بدهد.

 در جهت معنوی انسان واقعاً بالا می‌رود و بالا رفتن او مایهٴ تواضع اوست، 

اما در نشئهٴ طبیعت، اگر عده‌ای هم احسن اثاثاو رءیا شدند در معرض خطرند،

 باید به اینها گفت که "فاین تذهبون " اصل شما که یکی است و از خاک،پس به چه چیزی تفاخر می‌کنید؟

 

نَفْسٍ وَاحِدَة یعنی حقیقت انسانی،

نمیخواهد بگوید که هر کدام از شما یک پدر دارید و یک مادر،

بلکه می‌خواهد بگویدکه انسانیت یک حقیقت دارد؛

خلق منها زوجها، 

یعنی از همین حقیقت، زوج آن نفس واحده را هم آفریده است.

 یعنی همسر این حقیقت از خود همین حقیقت است،

"وَخَلَقَ مِنْهَا"، از همین حقیقت، همسر او راآفرید.

 

اشرفیت حضرت آدم (ع)بر حوا به واسطه پیامبری است نه تفاوت جنسیتی...

 روایتی دارد مرحوم صدوق در خصال که الف، الف آدم آمدند و رفتند،

 الف، الف یعنی یک میلیون، یک میلیون آدم آمدند و رفتند تا نوبت به آدم و حوّای ما رسید...

 میلیون میلیون آدم آمد گذشت، هر آدمی بالأخره نسلی داشتند،

 انبیایی، اولیایی،بشری،اندیشه‌ها و فکری ...منقرض شدند تا نوبت به ما رسید.

یعنی سبقیت والحاق زمانی مایه افتخار نیست...

 

تدبر،دریک معناپشت سرهم قراردادن هدفمنداست.

دبرت الابل = شتران را پشت سر هم چیدن  

چینش سوره ها هم وحیانی است .

مرحوم آیت الله خویی در کتاب البیان فی التفسیر این مساله را اثبات کرده اند .  

در تدبر،به جای فهم تکه تکه، باید دنبال انسجام سوره بود. 

چون درهرسوره انسجام خاصی وجود داردوکلمات و جملات به گونه ای تدبیر شده است که

 معانی و اهداف هدایتی خاص خود را دارد.

 

درسوره مبارکه بقره بحث از نزول شریعت جدید است و

عکس العمل آدمها در برابر شریعت و تجدید شریعت و آسیب شناسی انسان و تبیین و

 تحلیل جامعه ومواقع و محلهای ضعف انسان و امت ...

 

و درسوره مبارکه آل عمران ،ازجامعه پردازی و تمدن سازی الهی و جوانب گوناگون این مسئله،

 و چگونگی انسان الهی و منازلی که انسان مومن باید در سفر الی الحق سیر کند، بحث می شود... 

 

ودرسوره مبارکه نساء ، صحبت از ایجاد تمدن نوین (اسلامی)است و

 اساس این تمدن را می فرماید که

 مبتنی برنگاه عمیق و همه جانبه و هدفمند و هماهنگ آفریدگارهستی است که

 هستی یکپارچه و هدفمند و هماهنگ وغایتمند است و

 عناصر هستی از جایگاه و موقعیت خاصی برخوردارند و هویت حقیقی با همان جایگاه و مرتبه دارند و

 هماهنگی وانسجام آن ها با هدف مشخص شده خود, تبیین می شود و

 تمام احکام ومناسبات و قوانین و مقررات در راستای این نظم و غایت است.

 

سوره مبارکه نساء چند موضوع عمده دارد:

*حقوق و روابط معنوی و مادی در خانواده

 (حقوق و تکالیف همسران و مخصوصا زن و  فرزندان وحتی اقوام دور و...)

**حقوق و روابط معنوی و مادی انسانها درجامعه (حتی یتیمان و بی سرپرستان...)

*** امّا موضوع اصلى که بیشتر آیات سوره نساء از آن سخن مى‏ گوید؛

 موضوع حکومت اسلامى در تمام جنبه‌های آن است...

 

در سوره، بعنوان جامعترین و کاملترین دین الهی و جهان بینی الهی ، 

قوانین و باید و نباید های بشری مورد بحث است و

 از همان ابتدا مصالح و مفاسد و نوع جهت گیری انسان و

 فاکتورهای اصلی مورد نیاز بشررادر یک تمدن الهی می فرماید...

و تاکیدبر یوصیکم الله ...توصیه خداوند !!!

 

در روابط خانواده و افراد ،

 مکاتب بشری باجمودومحدودیت نگرش،

 نسبت به حقیقت انسان و فاکتورهای ظاهری و باطنی وجودی اش مخصوصا زن ، 

یا نگاه افراطی دارند و یا به تفریط می افتند ...

در حالیکه اسلام با نگاه جامع خود و با توجه به تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد و نیازها،

 ظرفیت ها، مسئولیت ها و پیامدهای مثبت و منفی آن و بر اساس اصل اعتدال و میانه روی، که

 اکیداً و مکرراً به آن توصیه نموده و

 بایدها و نبایدها و قوانین مورد نیاز بشری را با لحاظ "حق" و "تکلیف"تشریع می کند.

توجه به این مهم, 

ازآن جهت اهمیت داردکه حقوق طبیعی و ذاتی انسان با عنایت به تکالیف متوجه به او باید

 مورد ارزیابی قرار گیرد و

 از این جهت فرقی میان انسان مدرن با انسان سنتی و زن با مرد نیست که

 «حق لا یجری لِاَحِدٍ الّا جَری علیه و لا یَجری علیه الّا جَری له »

 ) نهج البلاغه 216 )

 

این آیه یکی از ده‌ها آیه‌ ای است که 

نظام حقوقی زن و مرد را در نهاد خانواده و گستره ی جامعه مطرح می کند.

 الرجال القوامون علی النساء

چقدر این آیه دقیق است.   

ازآیه بعضی سوءاستفاده می کنندکه

 وقتی زنانشان نمی توانندخودشان را اداره کنندبایدمردانشان آنها را اداره کنند

اگر منظور و هدف آیه این می بود،

 باید می فرمود:

 الرجال قیمون علی النساء.

 قیم با قوام فرق دارد

 برای صغیر و سفیه و محجور قیم تعیین می شود.

 اما در معنای "قوام" گفته شده:

 درخت مو یک درختچه رونده است،

 پس داربستهایی به عنوان تکیه گاه بردرخت می زنندتارشدکند و بالارود تاازنوربهره گیرد...

عرب به این پایه ها می گوید قوام.  

 

قوامون علی النساء ،

یعنی مرد تکیه گاه  زن است...

 تأکید برجنبه تکلیفی است، اگر شرع می خواهدکه

 مرد تصمیم گیرنده باشد که حقش هم این است ؛ یک حق همراه با تکلیف است...

 

بحث صفحه شریفه در مورد مسلمان نماهایی است که در جامعه اسلامی تظاهر دارند،

هدف آنها الهی نیست پس ایمان به خدا و آخرت ندارند.

 آنها شیطان را دوست و رفیق خود انتخاب کرده اند و

 کسى که شیطان قرین و رفیق او باشد، بسیار بد رفیقى براى خود انتخاب کرده است.

انسان همواره دوست دارد نزد دیگران اعتبار و آبرو داشته باشد و به رسمیت شناخته شود.

 شیطان نیز همیشه در کمین است تا از تمایلات انسان به سود خود و به ضرر انسان بهره گیرد.

 از مواردی که میتواند به انسان اعتبار دهد دین داری است. 

اما هدف دین داری باید تعالی باشد نه بدست آوردن مقام های دنیوی.

 

بر اساس آیه شخص ریاکار به خداو آخرت ایمان ندارد...

وَلَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ ...

نفرمودکه :‌ای مؤمنین ریاکار نباشید؛ 

زیرا افراد ریاکار نمی‌توانند مؤمن باشند چون انگیزه آن‌ها از اعمالشان خدا نیست؛

 

ارزش هر عمل، 

بستگى به «انگیزه» آن دارد، 

و یا به تعبیراسلام اساس هر عمل را، 

«نیت» تشکیل مى دهد، آن هم «نیت خالص».

 نیت، جهت عمل را نشان می‏دهد، 

هر راهی مقصدی دارد، مثلاً کسی که در راه جنوب است،نمی تواند به شمال برسد، 

نیت و انگیزه خالص همانند روحی است که در کالبد عمل دمیده شده و آن را زنده می‏کند.

 

مخلصین، فقط خدا را می‌بینند،

"لَا إِلَه" نفی عبودیت‌ها است و 

بعد"إِلَّا اللَّه" بندگی خدا...

"إِلَّا"ی حصریه؛یعنی فقط الله و لاغیر،

و این یعنی اخلاص...

معصوم می­فرمایند: "الإخلاص غایة الدین"و "الإخلاص ملاک العبادة"

 

ریااز رؤیت،

 یعنی انسان چیزی را بخواهد به نمایش بگذارد...

 

شیطان هرکس،متناسب باخوداوست.

 اگر کسی درس خوانده باشد، شیطانش درس است و مدرسه،

 اگر متخصص باشد شیطانش هم متخصص است. 

شیطان یک کاسب و فروشنده نیز متناسب با خود اوست.... 

مثل آدمی که قدش بلند است سایه اش هم بلند است،

 آدمی که قدش کوتاه است سایه اش هم کوتاه است. 

آدم های باهوش شیطانشان هم باهوش است.

 این طور نیست که آدم باهوش شیطانش کند ذهن باشد.

راههای وسوسه و نفوذ شیطان بسیار و پایان ناپذیر است؛

 اگر راهی را ببندید از راه دیگر وارد می شود. 

گاهی از راه مال و گاهی از راه مقام و گاهی از راه علم و عبادت و ...

 

شیطان در سه حال ،نفوذ در عمل انسان دارد

 * قبل از عمل با نفوذ در انگیزه و نیت انسان تا عمل انسان ریایی باشد

 ** در حین عمل به وسیله عجب و خودپسندی تا ارزش عمل انسان را از بین ببرد

 ***بعد از عمل تا با انجام گناه آن عمل را نابود کند...

 

مثال عمل کسى که 

مال خود را براى ریا انفاق مى کند;

مانند قطعه سنگى است که بر آن،قشر نازکى از خاک باشد; 

و بذرهایى در آن افشانده شود و رگبارى بر آن ببارد،و همه خاکها و بذرها را بشویدو

 آن را صاف و خالى از خاک و بذر رها کند. 

آنها از کارى که انجام داده اند، چیزى بدست نمى آورند; و خداوند، گروه کافران را هدایت نمى کند.

(بقره-۲۶۴ )

 

گاه باطن خوب است ولی ظاهر مانند باطن نیست؛ یعنی انسان نیّت خوبی دارد،

 اما ظاهر او این حقیقت را نشان نمی دهد،

اینجا لازم است که انسان با باطن خویش بر روی رفتار و ظواهرش نیز اثر مثبت بگذارد.

 مثلا کسی که از صمیم قلب خداوند را دوست دارد و دستورات الهی را نیز قبول دارد،

 اما در ظاهر حریم رفتاری را حفظ نکندو نیّت و باطن خوب او بر ظاهرش اثر نگذارد،

راه قرین شدن شیطان را باز می گذارد...

 

حضرت امیرالمومنین (ع) درچگونگی قرین شدن شیطان با انسان ،می فرمایند:

 آنان شیطان را تکیه‌گاه و معیارکار خود گرفتند و شیطان نیز ایشان را شرکای خود قرار داد و

 در سینه‌هاشان لانه کرد و تخم ‌گذاشت و جوجه‌های خود را در دامانشان پرورش داد،

 با چشم‌های آنان نگریست و با زبان‌های آنان سخن گفت. 

پس با یاری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد و خطاهای زشت را برایشان آراست...

 (نهج البلاغه، خطبة 7 )

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.