سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

سریره

وَ نَزَعْنا ما فی‏ صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ حجر/47

دوست گرم

سوره-مبارکه-شعراء

آیه 101

وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ

صدیق حمیم یعنی دوست گرم.

به آب جوشان می‌گویند:

آب حمیم ،

حمام نیز از این ریشه و معنا است،

به انسانی که محبّتش نسبت به دیگری داغ است وگرم می‌گویند: دوست حمیم.

در آیه 10 سوره مبارکه معارج می فرماید:

"و لایسئل حمیمٌ حمیماً" ؛

حتی دوست گرم و حمیم انسان در آنجا حال انسان را نمی‌پرسد...

وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ

 آن روز نیست دوستی حمیم، چرا؟

چون نظام حاکم در قیامت نظام فردی است نه جمعی؛ 

در عین حال که قیامت یوم الجمع است، یوم الفصل هم هست.

همهٴ هستند ولی هر کدام تک و منقطع از دیگری.

یعنی انسان است و عقیدهٴ او،

انسان است و اخلاق او،

 انسان است و اعمال او،

انسان است و آورده های او،

 انسان است و گذشته‌های او که "یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً"...

نه حال وجود دارد ونه آینده، نه در آینده می‌تواند کاری انجام بدهدو نه در آنروز،

حتی علل و عواملی هم که در اختیارشان بود دیگرنیست، منقطع الارتباط‌اند.

در دنیا بالاخره انسان می‌تواند به آسیب دیده کمک برساند

 ولو در حدّ یک کمک عاطفی یا اقلا همدردی. اما در قیامت کمک عاطفی هم نیست،

"و لایسئل حمیمٌ حمیماً" ؛

چون

و نرثه ما یقول و یأتینا فرداً ؛

تنها می‌آید،

 هر چه انسان دارد پشت سر می‌گذارد و تنها می‌آید...

لقد جئتمونا فرادیٰ کما خلقناکم اوّل مرّة و ترکتم ما حوّلناکم وراء ظهورکم

یعنی  همان طوری که وقتی به دنیا می‌آمدید بدون تعلقات بودید. تک به دنیا آمدید، 

هم اکنون هم وقتی که وارد صحنهٴ قیامت شدید، تک وتنها می‌آیید. وهر چه به شما دادیم،

 "وترکتم ما خوّلناکم"؛ "وراء ظهورکم" آن را پشت سر گذاشته ، و تک آمدید...

  غربال شدنِ مردم از یکدیگر در غبار فتنه ها...

 در انتها ،

کجای این جبهه خواهیم بود...

با ولایت یا بر ولایت...

در جبهه حق یا باطل؟ 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.